وضعیت دینداری در جامعه ما چگونه است؟
تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۰۸۷۳۷
از چالشیترین مباحث جامعه شناختی و دین پژوهی در جامعه ایرانی، میتوان به بررسی شدت کیفی و کمی دینداری در دهههای اخیر اشاره کرد. این مبحث حتی در میان عموم افراد جامعه و به شکل غیر آکادمیک آن نیز در میان ما ایرانیها همیشه به بحث گذاشته میشود.
ایران اکونومیستپلاس: برگزاری مراسم حج، اربعین حسینی، زیارت اماکن مقدسهای مانند مشهد، اعیاد مذهبی از میلاد حضرت مسیح گرفته تا عید فطر؛ همه و همه به ما نشان میدهند که زبان مشترک افراد در تمام این شادیها و غمهای دین و مذهب است و این دین است که ایرانیها، هندیها، پاکستانیها و ملیتهای مختلف را در یک مسیر معین مانند پیاده روی اربعین، در کنار یکدیگر قرار داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از چالشها و مباحث دین در معنای عام آن در جامعه ایرانی، میتوان به دینداری در دهههای اخیر اشاره کرد. هر چند به طور غیر کارشناسانه اما گروهها و اقشار مختلف جامعه در چند سال اخیر درباره این مسئله که جامعه ایرانی، پس از انقلاب اسلامی دیندارتر شده؛ همیشه بحث و گفتگو کردهاند. این گزاره از سوی برخی افراد رد و از سوی تعدادی دیگر تایید شده است. موافقان این گزاره معتقدند که انجام مناسک دینی پس از انقلاب اسلامی راحتتر شد و مخالفان اما معتقدند در عصر جدید، دیگر کمتر کسی دیندار است و این مسئله تنها مختص دین اسلام و مذهب تشیع نیست بلکه انسان عصر مدرن، خود به تنهایی توانایی تشخیص حسن و قبح اخلاقی را دارد و دیگر نیازی به دین ندارد.
دکتر وحید سهرابیفر استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب قم معتقد است بررسی این مسئله پیچیدهتر از آن چیزی است که بخواهیم با یک بله یا خیر به پرسشهای ذیل این مبحث پاسخ دهیم. چرا که اساسا دینداری مسئلهای پیچیده است و اولین چالش در رسیدن به پاسخ این است که آیا میتوان ابزاری برای سنجش دینداری افراد داشته باشیم تا بفهمیم افراد در یک سال مشخص، از افراد یک سال دیگر دیندارتر هستند؟ طبیعتا دینداری نمودهایی دارد اما چالشها در بررسی دینداری جامعه، جدی هستند. اگر ما جنبههای کمی ماجرا را بخواهیم درنظر بگیریم، میتوانیم بگوییم دینداری پس از انقلاب اسلامی بیشتر شده است.
پژوهشهای دینی بیشتر شده است
دکتر سهرابیفر میگوید«نمودهای کمی دینداری جامعه و اطلاعات دینی مردم ایران پس از انقلاب اسلامی نسبت به 50 سال گذشته بیشتر شده است. پژوهشهایی که درباره دین انجام شد نیز همینطور است. هر چند پیش فرض اصلی پژوهش این است که درخصوص موضوع حائز اهمیت انجام میشود. ولی به هرحال آمار و میزان پژوهشهای دینی پس از انقلاب اصلی بیشتر از پیش از انقلاب است. باز ممکن است کسی بگوید کلیت پژوهش پس از انقلاب اسلامی بیشتر شده اما به هرحال جایگاه پژوهشهای دینی در این میان برجسته است.»
از جنبههای کمی بیشتر شدن دینداری، میتوان به تقویم اشاره کرد. در تقویم ما رفته رفته مناسبتهای دینی بیشتری ثبت شد که تا چند دهه قبل به طور رسمی در تقویم ثبت نشده بود. همچنین برجستهتر شدن مناسک مذهبی از دیگر دلایل کمی این موضوع است. مثلا تا 20 سال قبل امر عبادی اعتکاف در جامعه وجود داشت اما به این گستردگی نبود. این نشان میدهد که از لحاظ کمی، نمودهای دینداری در جامعه بیشتر شده است اما بررسی دینداری فقط جنبه کمی آن نیست و حیث کیفی ماجرا که در خود وجود فرد اتفاق میافتد یعنی باورها، احساسات، عواطف و دلبستگی به امور دینی امری نیست که بتوان از طریق سنجش درباره آن نظر داد. البته در این میان دکتر سهرابیفر تاکید میکند که جنبه اساسی دینداری، مبحث کیفی آن است که در درون افراد است و به راحتی نمیتوان درباره آن سخن گفت.
گریس دیوی و تعریف تازه از دینداری
او درباره مناسک نیز معتقد است که مناسک جایگاه ممتازی در امور دینی دارد.« تمام افرادی که درباره دین و ساحتهای دین صحبت کردهاند؛ یکی از جنبههای شاخص برای بررسی دین را مناسک معرفی کردهاند. فیلسوفان دین و دین پژوهان بزرگ جهان وقتی قصد دارند درباره جنبههای دینی صحبت کنند یا حتی وقتی میخواهند دین را تعریف کنند؛ یکی از خصوصیتهای دین یعنی همین مناسک را معرفی میکنند. در پژوهشهای جدید دین پژوهی نیز مناسک را دین تجسم یافته تعریف میکنند. مناسک جایی است که ما میتوانیم در آن تجسم باورها، احساسات، عواطف دینی و همبستگی اجتماعی را در آن ببینیم. اما باید با همین جنبه نیز با احتیاط بررسی کرد. در کتابی به نام «اعتقاد داشتن بدون تعلق» از گریس دیوی جامعه شناس دین بریتانیایی آمده است که هر چند امروزه( نیمه دوم قرن بیستم) افراد کمتری عضو رسمی کلیسا هستند اما همین افراد در شرایط سخت زندگی خود و بیمعنایی، باز هم به کلیسا میآیند و حالتهای معنوی و دینی نیز به آنها دست میدهد. خانم گریس دیوی در این کتاب میگوید که این مدل جدید دینداری است و به معنای این نیست که ما دیگر دین نداریم و دینداری از بین رفته بلکه به این معناست که دینداری تغییر پیدا کرده است.»
مناسک مهم است البته تمام ماجرا نیست. در یک نگاه کلی و بیرونی؛ برجسته شدن نمودهای دینداری مانند مناسک در جامعه ما به بیانی عرفی شدن بسیاری مناسک مانند اعتکاف و پیاده روی اربعین، تبدیل این مناسک به یک رویداد دینی و شاید حتی عرفی شدن دین را شاهد باشیم. از سوی دیگر اگر بخواهیم به کلید واژه" مدل جدید دینداری" در جامعه ایرانیمان باور داشته باشیم؛ با گزینشی برخورد کردن در امور دینی مواجه میشویم. به این شکل که تا هر کجا که دین را دوست داشته باشم و مخالف خواستههایم نباشد دیندار میشوم و هر کجا که محدود شوم یا قرار باشد ملتزم به امور دینی شوم، دین را کنار میگذارم. هرچند تلخ اما به هر حال این وجهه از دینداری در جامعه ما وجود دارد.
دینداری نسلهای مختلف با یکدیگر متفاوت است؟
این استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب قم در این باره نیز ادامه میدهد« اگر از یک الهیدان بپرسید که آیا گزینش در دین ورزی روا است یا خیر؟ طبیعتا پاسخ او منفی است. چرا که شما وقتی قرار است دیندار باشید، باید به تمام مجموعه دین معتقد و ملتزم باشید. به تعبیر قرآنی نوئمن" نوئمن ببعض و نکفر ببعض" نباشیم و کل پک را یکجا دریافت کنیم. اما اگر از یک دین شناس به عنوان کسی که از بیرون به دین نگاه میکند و دین را به مثابه یک پدیده بررسی میکند، یپرسید قطعا خواهد گفت که دینداری اشکال مختلفی دارد و ما دیندارانی داریم که برایشان مناسک برجسته و دیندارانی داریم که برایشان شریعت برجسته است. همچنین همه آنها گونههای مختلف دینداریست و همه ادیان نیز به همین شکل است. مثلا یک مسیحی در روزهای یکشنبه به کلیسا برود و ارتباط وجودی خاصی با عیسی مسیح بگیرد اما اعتقادی به خواندن همیشگی انجیل نداشته باشد و تنها ارتباط معنوی و وجودی برای او حائز اهمیت باشد. بنابراین من فکر میکنم در طول تاریخ و حتی در میان اندیشمندان نیز میبینیم که هرکدام یک بخشی از دین برایشان برجستهتر است. مثلا فقها، عرفا، متکلمین، مفسرین و فیلسوفان هر کدام یک بخش از دین برایشان پررنگتر است. انگار که ذات بشر یک نوع گزینشگری دارد و حتی در روایتگریمان از زندگی و دین، گزینشگری داریم. اما به هرحال پاسخ الهیاتی به این پرسش این است که نمیشود یک بخش از دین را پیش ببریم و بخش دیگرش را نخواهیم. هر چند این مسئله محقق شده ولی تنها به ما مربوط نیست و در تمام جهان مطرح است و معنویتهای جدید در این فضا شکل گرفته است.»
بنابراین شاید بتوان گفت دینداری در دهههای مختلف و در طول تاریخ متفاوت و دستخوش تغییر میشود. چرا که اگر دینداری را امری دو سویه بدانیم که یک سمت آن امر قدسی و الوهی است و سمت دیگرش انسان زمینیای است که در بافت جامعه زندگی میکند که دغدغههای او در دهههای مختلف، متفاوت است. در برآیند تلفیق امر الوهی و انسان زمینی که دینداری را شکل میدهد، بسیار طبیعی است آن سمتی که در دهههای مختلف تغییر میکند به دنبال آن شکل دینداری نیز تغییر کند. دغدغه انسانهای امروزی با آدمهای عصرهای گذشته متفاوت است و برای همین نیز هست که دینداری شکلهای مختلفی به خود بگیرد.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: دین ، جامعه ، دینداری
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: دین جامعه دین داری پس از انقلاب اسلامی بیشتر شده جامعه ایرانی امور دینی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۰۸۷۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تکنیک مهم نیست، دل فیلمساز را میخریم
محمدحسین لطیفی نویسنده، کارگردان و دبیر نخستین جشنواره فیلم «رضوان» در حاشیه نشست خبری این جشنواره با اشاره به اینکه گستره فیلمهای دینی شامل همه فیلمها با مضمون محبت، انسانیت، گذشت، ایثار و … میشود، گفت: «اگر از صفر تا ۲۰ به دینی بودن یک فیلم نمره بدهیم، متوجه مرحله مرحله بودن این نگاه به فیلم میشویم مثلاً یک فیلم نمره ۵ و فیلمی دیگر نمره ۱۰ میگیرد، اما هیچ یک از این فیلمها از گستره فیلم دینی خارج نمیشوند و تقریباً اکثر آثار اینگونهاند.»
به گزارش مهر، این کارگردان با اشاره به اینکه شیوههای مختلف در پرداخت به حضور خدا در فیلمها وجود دارد، عنوان کرد: مساله اصلی و نکته من این است که آیا خدا در یک فیلم حضور دارد و خدا با آن کاراکتر هست؟ خدا برای هر کسی یک معنا دارد، اما این به معنای حضور خدا از اول تا آخر در یک فیلم نیست چرا که اقتضای درام این است که مثلاً یک آدم به حضیض ذلت و بدبختی برسد، اما کاراکتر فیلم در جایی احساس میکند خدا او را فراموش نکرده و این ارتباط به او آرامش میدهد. از این رو شیوههای مختلف در نوع پرداخت به حضور خدا وجود دارد.
وی درباره ویژگیهای یک جشنواره دینی مطرح کرد: جشنواره دینی تنها تبلیغ دین نیست، ولی تبلیغ دین هم در آن دیده میشود مثلاً در فیلم «سفر سبز» نه آن کشیش مسیحی آمده است تا حاج رضا را مسیحی کند نه حاج رضا آمده است تا کشیش مسیحی را مسلمان کند، مهم این است که در نسبت با سایر ادیان ما یک افق دید با ۲ تعلیم متفاوت داریم و باید توجه داشته باشیم چقدر به هم نزدیک هستیم. نقاط اختلاف ما کم است پس بهتر است روی نقاط اختلاف انگشت نگذاریم به عنوان مثال در «از کرخه تا راین» حاتمی کیا، سعید در یک کلیسا نماز میخواند. به نظرم فیلمسازها باید به مواردی از این دست توجه کنند.
کارگردان فیلم «غریب» با اشاره به اینکه حمایتهای خوبی از جشنواره فیلم «رضوان» شده است، گفت: بالاخره در طول سال جوانانی در کشور هستند که در جاهای مختلفی فیلم میسازند و ممکن است دیده نشوند و نتوانند عرض اندام کنند از این رو جشنواره فیلم رضوی مأمنی است برای اینکه بیایند و عرض اندام کنند. در اینجا دنبال نمره ۱۰۰ دادن به تکنیک فیلمها نیستیم و اول دل فیلمساز را میخریم.
لطیفی در پایان درباره فعالیتهای اخیرش در زمینه کارگردانی فیلم یا سریال گفت: قدیمیها میگفتند «صداش در میاد نگران نباشید»، اما فعلاً زمان مناسبی برای صحبت کردن راجع به کارهایم نیست.